عصر امروز

Wednesday, February 08, 2006

 
وقتی که نازی ها از طریق انتخابات سال 1933 در آلمان به قدرت رسیدند، نفرت آنان از یهودیان پیشاپیش معلوم بود. در آن زمان، آلمان قریب به یک میلیون یهودی داشت که کمتر از یک درصد جمعیت آلمان را تشکیل می داد. موج مهاجرت یهودیان از آلمان شروع شد. نازی ها، کار خود را با سرکوب کمونیستها آغاز کردند. بسیاری از افراد موج اول که بسرعت از آلمان خارج می شدند، یهودیان چپ و کمونیست بودند. پس از این، نازی ها مخفیانه شروع به کشتن انسان های ناقص العقل و معلول کردند زیرا اینها را "نژاد معیوب" می دانستند. کشتار مخفیانه ناقص العقل ها و معلولین آلمانی در واقع طرح آزمایشی برای ایجاد اردوگاه های مرگ در هشت سال بعد بود. همجنس گرایان نیز یکی از هدفهای این کشتار بودند.

خشونت خیابانی علیه یهودیان و قتل آنان با این هدف که آنان را از آلمان فراری دهند، انجام می شد. در سال 1936، قوانین نورنبرگ وضع شد که یهودیان را از حقوق مدنی شان محروم و ازدواج میان یهودیان و غیر یهودیان را غیر قانونی کرد. یهودیان را از کلیه جایگاه و مقام آتوریته دار بیرون راندند. در این زمان، بعضی ها فکر کردند که بدترین لحظات گذشته است و دیگر بدتر از این نمی تواند بشود. اما در سال 1938، کریستال ناخت (شب شیشه های شکسته) این توهم بزرگ را در هم شکست. اوباش، تحت رهبری کادرهای حزب نازی، محله به محله به خانه ها و مغازه های یهودیان حمله می کردند. بعد از کریستال ناخت و اشغال اطریش توسط آلمان که در همان سال رخ داد، موج بعدی مهاجرت یهودیان از آلمان شروع شد.

اما اغلب کشورها از قبول آنان سرباز می زدند. در واقع فقط یک کشور به تعداد نامحدود به یهودیان خوشامد گفت: اتحاد جماهیر شوروی که در آن زمان سوسیالیستی بود. در سال 1938، رئیس جمهور آمریکا، فرانکلین روزولت، کنفرانسی از 32 کشور در فرانسه تشکیل داد که به کنفرانس اویان معروف است. این جلسه قرار بود در مورد پناهندگان یهودی تصمیم گیری کند. هر چند آمریکا و بریتانیا سالانه ده ها هزار نفر یهودی می پذیرفتند اما تعداد متقاضیان ویزا ده برابر این ارقام بود. این دو قدرت از کشورهای دیگر خواستند که یهودیان را بپذیرند. فرانسه قبول نکرد. تنها کشور حاضر در جلسه که قبول کرد تعداد بیشتری از پناهندگان یهودی را بپذیرد جمهوری دومینیکن بود. مطبوعات نازی به این کنفرانس بخاطر عدم پذیرفتن یهودیان تبریک گفت و اضافه کرد که این نشان دهنده آنست که تمام کشورهای جهان در حال نزدیک شدن به سیاستهای نژادی آلمان هستند.

کشتی مسافربری اس اس سنت لوئیس در مه 1939 با 937 یهودی آلمانی از هامبورگ (آلمان) به طرف کوبا حرکت کرد. اغلبشان متقاضی ویزای آمریکا بودند. کوبا به آنها اجازه داده بود که در مدت انتظارشان برای گرفتن جواب ویزای آمریکا وارد آن کشور شوند. قبل از رسیدن کشتی به سواحل کوبا، آمریکا بر دولت کوبا فشار گذاشته و آن را وادار کرد که تصمیم خود را عوض کرده و مانع پیاده شدن یهودیان پناهنده در خاک کوبا شود. هیچ یک از دیگر کشور آمریکای لاتین نیز حاضر به پذیرفتن آنها نشد. کشتی تا سواحل آمریکا رفت بطوریکه مسافران، خیابان های روشن شهر میامی را می دیدند. کشتی در ساحل به انتظار نشست تا جواب تلگرامی که به روزولت فرستاده و درخواست کرده بودند به آنان پناه انسان دوستانه داده شود، بیاید. با وجود اینکه دولت آمریکا پیشاپیش تصمیم خود را گرفته بود اما به این تلگرام جواب نداد. در ماه ژوئن کشتی مجبور شد به اروپا بازگردد. بسیاری از مسافران این کشتی به اردوگاه های مرگ فرستاده شده و در آنجا به قتل رسیدند.

در سال 1941 آلمان رسما مهاجرت یهودیان را ممنوع کرد. در این تاریخ، بیش از 80 درصد یهودیان آلمان را ترک کرده بودند. اما عمده تمرکز یهودیان در لهستان بود که با تجاوز آلمان به لهستان به اسارت آلمان در آمدندد. با پیشروی ارتش آلمان نازی در اروپای شرقی و ورودش به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، میلیون ها یهودی در مناطق بلا روس و اوکرائین و کشورهای اروپای شرقی به زیر چکمه های آلمان افتادند. در سال 1942 آلمانی ها کنفرانسی در حومه های سرسبز برلین (در نقطه ای به نام وانسی) تشکیل دادند و "راه حل نهائی" را تصویب کردند. "راه حل نهائی" این بود که همه یهودیان را به اردوگاه هائی در شرق بفرستند. قرار بر این شد که آنهائی را که قدرت بدنی کافی برای کار ندارند به قتل برسانند و بقیه را زیر فشار کار و گرسنگی بکشند و هر آنکس را که به این طریق نمرد، به قتل برسانند.

کشورهای متفق غرب، از این تصمیم گیری خبردار شدند اما آن را مخفی نگاه داشتند. "شورای جهانی یهود" که در ژنو مستقر بود، تلگرامی به وزارت خارجه آمریکا فرستاد و آن را از موضوع با خبر کرد. اما دولت آمریکا این گزارش را نادیده گرفت و حتا به یک خاخام معروف آمریکائی که او نیز گزارش را دریافت کرده بود گفت که دهانش را ببندد. منابع کاتولیک از همان ابتدا خبر را به واتیکان فرستادند بطوریکه واتیکان کاملا موضوع را می دانست. اما علیرغم درخواستهای مکرر از سوی کشیشان پائین درجه، پاپ پیوس دوازدهم حاضر نشد اطلاعیه ای علیه کشتار یهودیان صادر کند. لازم به تذکر است که کلیسای کاتولیک تا آن زمان هنوز یهودیان را مسبب قتل مسیح می دانست و آنان را "قاتلان مسیح" می خواند. جالب اینجاست که کلیسای واتیکان قصد دارد آن پاپ را در زمره "قدیسین" در آورد.

در گتوی ورشو، یک سازمان رزمنده یهود که تحت رهبری کمونیستها تشکیل شده بود و دیگر نیروهای مقاومت، توانستند افرادی را از درون فاضلابها به ورای دیوارهای اردوگاه بفرستند تا قطارهای حامل هزاران تن از خانواده های یهودیان را دنبال کرده و مقصد نامعلوم قطارها را روشن کنند. مقصد نامعلوم همان آشویتس بود؛ جائی که بیش از یک میلیون یهودی، 75 هزار لهستانی غیر یهودی، 18 هزار رومان (کولی ها) و 15 هزار زندانیان جنگی شوروی، از طریق گاز های سمی به قتل رسیده و اجسادشان در کوره ها سوزانده شدند.

پس از اینکه آلمانی ها لهستان را اشغال کرده و رژیم طرفدار بریتانیا را سرنگون کردند، یکی از مقامات بالای این رژیم را به گتوی ورشو آوردند تا با زندانیان آنجا دیدار کند. زندانیان وضعیت اردوگاه را برایش تشریح کردند و به او گفتند که روزانه 10000 (ده هزار) یهودی را با قطار از ورشو بسوی کشتارگاه ها می برند. هر چند این آقا علاقه خاصی به یهودیان نداشت اما به زندانیان قول داد که بهر ترتیب شده از لهستان به بیرون بخزد و ماجرا را به مقامات انگلیسی و آمریکائی گزارش دهد. او یکی از مقامات برجسته رژیم قبلی بود و انتظار می رفت که بلافاصله با چرچیل دیدار کند. او وقتی به خارج لهستان رسید با روزولت دیدار کرده و مفصلا صحبت کرد. اما هیچ خبری نشد.

از سال 1942، قطارهای باری مرتبا ذغال و یهودی به آشویتس و دیگر اردوگاه های مرگ منتقل می کردند. بدون ریلهای قطار این کارخانه های مرگ و کوره های گاز سوز بسرعت از کار می افتادند. به این جهت یکی از سوالهای جانسوز این است که چرا نیروهای متفقین این ریلها را بمباران نکردند؟ در حالیکه در همان زمان، بمب افکنهای متفقین کلیه بنادر اروپائی تحت اشغال آلمان را مرتبا بمباران و نابود می کردند تا هرج و مرج اقتصادی ایجاد کنند؛ تمام شهر درسدن را با همین هدف به تلی از خاک و آتش بدل کردند. اما از بمباران این ریلها پرهیز می کردند.

یکی از استدلالات این است که آشویتس در منتها الیه جنوب شرقی قرار داشت و خارج از برد بمب افکنهای بریتانیا بود. اما اگر تا قبل از سال 1944 اینطور بود، مطمئنا پس از آن چنین نبود. زیرا اخیرا عکسی علنی شده که نشان می دهد در سال 1944 هواپیماهای جاسوسی ارتش سلطنتی انگلیس از بالای آشویتش عکس برداری کرده اند. این نوع عکس ها با هدف تدارک بمباران ها برداشته می شوند. در عکس ساختمان های زندانیان، مخازن گاز و کوره های آدمسوزی بوضوح نمایانند. علاوه بر این، همه می دانند که همان ماه دو نفر و ماه بعد دو نفر دیگر از آشویتس فرار کرده و گزارش مفصل وضعیت اردوگاه های مرگ را به سرویس های جاسوسی متفقین دادند.

آشویتس در حال رسیدن به اوج جهنمی اش بود. لهستان از یهودی خالی شده بود. قطارها شروع به انتقال یهودیان مجارستان کردند. در ماه های مه و ژوئن در عرض چند هفته 44 هزار یهودی یعنی نصف جمعیت یهودی مجارستان را به آشویتس منتقل کردند. آمریکا و بریتانیا فقط نظاره کردند.

در اوت و سپتامبر همانسال، نیروی هوائی آمریکا دست به بمباران یکی از مجموعه صنعتی آلمان زدند که فقط 5 دقیقه با کوره های آدمسوزی بیرکه نا فاصله داشت. اخیرا تلویزیون بی بی سی مستندی در مورد آشویتس پخش کرد. در این مستند یکی از زنان بازمانده آشویتس به تلخی به خاطر می آورد که او و صدها تن دیگر با حسرت بمب افکن های آمریکائی را نگاه می کردند که از بالای سرشان رد می شوند. آنها از یکدیگر می پرسیدند پس چرا اینجا را بمباران نمی کنند؟ حتا اگر بسیاری از ما در بمباران کشته شویم، بسیاری دیگر زنده می مانیم.

در اکتبر 1944 زندانیان آشویتس دست به شورش زدند. صدها تن از زندانیان با سنگ و تبر به طرف نگهبانان حمله کردند. با استفاده از مواد منفجره ای که قاچاقی فراهم کرده بودند یک مخزن گاز را منفجر کرده و یک کوره آدمسوزی را آتش زدند. نیروهای متفقین در مورد ریختن اسلحه به درون اردوگاه صحبت کرده بودند اما هرگز انجامش ندادند.

در واقع، اردوگاه آشویتس بدون هیچگونه دخالت بیرونی تا 27 ژانویه 1945 به کار ادامه داد تا اینکه ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به دروازه های آن رسید. آنها 7000 یهودی را زنده یافتند که دیگر قدرت راه رفتن نداشتند. نازی های هنگام فرار به طرف غرب 58 هزار تن دیگر را با خود برده بودند. مصمم بودند که حتا در آستانه شکست تا آنجا که می توانند یهودی بکشند.

امپریالیسم آلمان جنایت بزرگی علیه یهودیان مرتکب شدند. امپریالیسم آمریکاهیچ کاری علیه این جنایت نکرد که هیچ بلکه بسیاری از جانیان نازی را پناه داد. پس از پایان جنگ تعداد کمی از رهبران نازی به محاکمه کشیده شدند. علت عمده اش این بود که آمریکا از آنها حمایت می کرد. بلافاصله پس از پایان جنگ، آمریکا بسیاری از رهبران نازی را بعنوان متحدین خود علیه شوروی سوسیالیستی، استخدام کرد.

دولتهای متفقین، 3 میلیون آلمانی را بعنوان کسانی که در دوره جنگ مرتکب جنایت شده بودند شناسائی کردند. یک میلیون محاکمه شدند. 11 تن به مرگ محکوم شدند. چند تن دیگر حبس های کوتاه مدت گرفتند. اکثرشان به پرداخت جریمه محکوم شده یا از رسیدن به مقامات دولتی منع شدند. در سال 1951، تقریبا همه شان عفو شدند. سرمایه داران بزرگ مانند کروپ که کارخانه های خود را با نیروی کار اردوگاه ها می چرخاندند، تمام دارائی های خود را پس گرفتند.

فرمانده ارتش آلمان در آشویتس، به دار آویخته شد. اما از 10 هزار عضو نخبه اس. اس. که مسئول اجرای کشتار آشویتس بودند، تنها 750 محکوم به تنبیه های جزئی شدند.

اخیرا مقاله ای در آسوشیتدپرس نوشت: پس از پایان جنگ، هزاران تن از نازی ها و افسران اس.اس. به آمریکا آورده شدند تا، «برای شناسائی گرایشات کمونیستی در میان مهاجرین مورد استفاده قرار گیرند.» اخیرا کتابی به نام "سرویس جاسوسی ایالات متحده و نازی ها" به قلم جی.دبلیو. گودا منتشر شده که این موضوع را تائید می کند. این کتاب بر اساس استفاده از آرشیوهای رسمی دولت آمریکا به نگارش در آمده است. کلیسای کاتولیک و سازمان جاسوسی ارتش آمریکا دست در دست هم برای فرار قاچاقی برخی از بدنام ترین نازی ها به بیرون از آلمان، همکاری می کردند. گودا می نویسد که بلافاصله پس از پایان جنگ، سازمان سیای آمریکا یک گروه از افسران آلمانی ارتش نازی را که مسئول بخش جاسوسی در جبهه شرق بودند جمع کرد و آنان را تبدیل به هسته مرکزی سرویس جاسوسی جدید در آلمان غربی نمود. این سرویس تا به امروز پابرجا بوده و مشغول به کار است!



کسانی که هولوکاست را مستند رد می کنند:
http://www.zundelsite.org/
http://www.ihr.org/
http://www.fpp.co.uk/
http://www.revisionists.com/
http://www.cwporter.com/
www.codoh.com/
http://www.vho.org/

کسانی که هولوکاست را مستند اثبات می کنند:
http://www.holocaust-history.org/
http://www2.ca.nizkor.org/index.html
http://www.adl.org/

این هم دو تا آرشیو عکس (کسی که دل نداره نگاه نکنه):
http://www.phdn.org/histgen/schmitz/indexeng.html
http://shamash.org/holocaust/photos/

Archives

December 2005   January 2006   February 2006  

This page is powered by Blogger. Isn't yours?